خاطرات گمشده

خــــاطـــرات هشت ســـال دفــــاع مـــقــدس گـــــــــــراش

خاطرات گمشده

خــــاطـــرات هشت ســـال دفــــاع مـــقــدس گـــــــــــراش

خاطرات گمشده

بگـــذار تا بگــــریم چــــــون ابـــــــــــر در بهـــاران!
کــــــز ســـــنگ نالـــه خیــــــزد روز وداع یـــــاران!
هر کس شراب فرقـــت روزی چشـــــیده باشــــد!
دانـــد که ســـــــخت باشـــد قـــــطع امیــــدواران!
با ســـاربـــان بگـــوئید احـــــــوال آب چـــــــشمم!
تا بـــــر شتــــــر نبنـــدد مــحـــمل به روز بـــــاران!
بگـــذاشـــتند مــــــا را در دیـــــده آب حــســــرت!
گــــریـــان چو در قـــیامت چشـــم گـــــناهـــکاران!
ای صــــــبح شـــب نشینان جانـــم بطـاقت آمـــد!
از بســکه دیـــر ماندی چـــــون شــــام روزه داران!
چندین که بر شـــمـــردم از مــاجـــرای عـــشقت!
انـــــــــــدوه دل نگــــــــفتم الا یـــک از هــــزاران!
((سعدی))بروزگـــاران مهـــــری نشـسته بــر دل!
بیــــــرون نمیــــتوان کـــــــرد الا بـــــــروزگــــاران!
چنــدت کنــــــم حکایت؟شــــرح اینـــقدر کـــفایت!
باقـــی نمیــــتوان گفـــت الا به غمـــگـــــــساران!

جنگ روانی

من ایرانیم آرمانم شهادت

تبلیغات (جنگ روانی) یقیناً به عنوان سلاح نامرئی، به طور مؤثر توسط قدرتها چه در عرصه بین المللی (جنگ سرد) و چه در صحنه های نبرد نظامی به کار گرفته می شود که در کشور ما این موضوع کمتر مورد بحث و بررسی قرار گرفته است؛ در حالی که همه بر سر این نکته که «جنگ روانی، یک ابزار قدرت است»، توافق دارند. دیر زمانی است که بشر با پدیدة تاثیرگذاری روانی و کاربرد آن در صحنه های مختلف زندگی بویژه جنگ و سیاست آشناست. استفاده از فنون تبلیغاتی  همچون رجز خوانی ، حیله های نظامی در جنگ ، فریب رقیبان در سیاست ویا هدفمند کردن مبارزات همگانی و همسویی با اهداف مشترک ،قرین پیروزی نیست مگر با تبلیغات . 

ورود وسایل ارتباط جمعی جدید به صحنه و امکان انتقال خبرهای سیاسی و نظامی از طریق امواج رادیویی و سپس تلویزیون وامروزه هم ماهواره و اینترنت به مردم سراسر جهان و پیدایش دهکده جهانی، همراه با اهمیت یافتن مردم به عنوان عاملان سیاسی در صحنه سیاست و حکومت کشورها ، بیش از پیش بر نقش این ابزار تاثیرگذار روانی افزوده است . در دنیای قرن بیست و یکم، شاید دست یافتنی ترین و کم هزینه ترین ابزار اعمال قدرت در صحنه بین المللی، ابزار اطلاع رسانی باشد. 
پیروزی یا شکست در جنگ، در نهایت، حامل باورها و اندیشه هاست که اینها بدست نمی آید مگر با اهرم تبلیغات . 
با ذکر این مقدمات، اکنون به مباحثی پیرامون تبلیغات در دهه 60 خصوصاً دوران دفاع مقدس در گراش می پردازم .  

1- انجمنهای اسلامی

2- تبلیغات سپاه گراش

3-  تبلیغات پایگاه های مقاومت بسیج

4- ستاد تبلیغات مدرسه و جنگ

5- تبلیغات عوامل رزمی در جذب نیرو

این  5  مورد ، محورهای اصلی تبلیغات در  جنگ بود  که عمدتا با نظارت سپاه و مرکزیت تبلیغات سپاه به انجام می رسید .

یکی از قدیمی ترین مقام تبلیغاتی در گراش مدرسه علمیه و سپس انجمنهای اسلامی و نشریات دانش آموزی همچون نشریه وحدت ، پیام دانش آموز ، فریاد دآنش آموز و چندین نشریه دیگربود که بحث پیرامون  این موضوعات که از اصلی ترین راهبرد مقابله با افکار التقاتی آن دوران نیزبشمار می رفت ، موکول می کنم به فرصتی دیگر  و فعلا آنچه مربوط به تبلیغات جنگی است تقدیم می کنم

 تبلیغات سپاه

ابتداعاً روابط عمومی سپاه گراش  درطبقه دوم  منزلی مسکونی در مرکز شهر (پاساژ صادق امروزی )مستقر و با توجه به اوضاع آن روز که جامعه با عجمه تبلیغاتی وسیع گروهکهای محارب همچون منافقین و حزب توده و جنبشیها و ده ها تفکر غیر دینی از یک سو و جنگ تحمیلی نیز از سوی دیگر روبرو بود ،می طلبید که در مقابل این تحرکات،از طرف مردان انقلاب نیز جهت کنترل اوضاع و پیشگیری از انحرافات فکری و بسیج همگانی جهت دفاع از مرزهای میهن اسلامی اقداماتی صورت پذیرد ،که پس از مدتی فعالیت تبلیغاتی این مرکز به حسینیه ابوالفضل (ع) و سپس تحت عنوان  بخش تبلیغات سپاه گراش به ساختمان فعلی سپاه انتقال یافت .

ماموریتهای اصلی تبلیغات سپاه 1-  تبلیغات در جهت مبارزه با تفکرات التقاتی 2 - تبلیغات در جهت جذب نیرو جهت اعزام به جبهه 3-  تبلیغات و جمع آوری کمکهای مردمی و ارسال به جبهه های نبرد  جهت تحقق یافتن  هر چه بهتر این ماموریتهای خطیر و بعلت نبود دستگاه ها و اداراتی همچون بنیاد شهید – سازمان تبلیغات -  ستاد برگزاری نماز جمعه – جمعیت هلال احمر –  ستاد برگزاری مراسم دعا و مواردی از این دست ، تمام ماموریتهای آنان نیز بر عهده تبلیغات سپاه بود.

بعنوان مثال :

 1- برگزاری تمام مراسم  راهپیمایی ها در سطح شهر ( سازمان تبلیغات )

2-برگزاری مراسم  تشعیع جنازه شهداء – مراسم ختم ، سوم ، هفتم ،  چهلم ، سالگرد و سرکشی به خانواده معظم شهداء  ( بنیاد شهید) در مطلب اشک مهتاب خاطراتی از تشییع جنازه شهدای گراش را نوشته بودم.

3- مسوولیت برگزاری نماز ، حفاظت از امام جمعه ، نصب پلاکاردهای محل جایگاه نماز و .....( ستاد نماز جمعه )

4-  تبلیغات و جمع آوری کمکهای مردمی جهت آسیب دیدگان بلایای طبیعی و ارسال به مناطق مورد نیاز (هلال احمر )

 5 – تبلیغات و برگزاری مراسم دعا بصورت منظم شبهای جمعه دعای کمیل ، شبهای دوشنبه و چهارشنبه دعای توسل در منازل شهداء و گلزار و تکایا و مساجد و پایگاه های مقاومت ( ستاد برگزاری مراسم دعا) 

 6- اجرای برنامه های رادیو محلی گراش همه روزه به مدت 4 ساعت ( سازمان صدا وسیما ) 

  نحوه تبلیغات :

  در گذشته امکانات تبلیغاتی در حد امروزی نبود اما  در کنار این کمبودها عشق بود که کمی امکانات مانع فعالیت نمی شد ، در اوایل تبلیغات و شعار نویسی برروی دیوارها و پارچه های آویز در سطح معابر و خیابان و بعضاً با پخش تراکت انجام می گرفت با گذشت زمان قابهای پایه دار فلزی بطول و عرض حدود 2متر که تابلو تخته ای بروی آن نصب می شد  که هر بار با رنگ آمیزی تخته، مراحل تبلیغات بر روی آن  انجام می گرفت. که این تابلوها در ورودیهای شهر  و ابتدای بلوارها و مراکز حساس دیگر قرار داشت که مدتها ماموریت خود را بخوبی انجام  داد و با فرسوده شدن آنها و ورود امکانات بهتر نحوه اطلاع رسانی نیز تغیر کرد .   

بلند گو

 بلندگو یکی از وسایلی که از دیر باز مورد توجه بسیار بوده است ، اما چگونگی نحوه  استفاده صحیح از آن نیز همواره و در هر مراسم جای بحث داشت  . آمپلی فایر ها ی قدیمی بدون اکو و در قدرتهای بسیار پایین همیشه سوخته و یا در بین مراسم می سوخت و تعمیر آن نیز یا امکان پذیر نبود و یا هفته ها طول می کشید لذا مشکلی لاینحل بود که تا کنون نیز در بعضی مواقع اتفاقاتی در بر دارد . با ورود دستگاهای بهتر و اکودار و خرید بوقهای قویتر ، مشکلات کمتری  نیز در بر داشت . این وسیله هم  بخوبی سهم خدمت خودرا ادا کرد.

نحوه استفاده از بلندگو
بلندگوهای چرخشی – این نوع بلندگوها برروی ماشین نصب می شد که با کمک یک موتور برق کوچک که همیشه صدای نویز موتور برق نیز از بلند گو بگوش می رسید . بعدها آمپلی فایری ساخته شد که منبع تغذیه آن علاوه ورودی برق ورودی باطری نیز داشت که این کمک بزرگی به امر تبلیغات کرد که هم صدای بهتر و بدون پارازیت داشت و هم مشکلات موتور برق را حل می کرد ولی همیشه باطریهای ماشین دچار آسیب بود که این خرابی در مقایسه با قبلیها کم خرجتر و باطری تعاونی نیز در دست رس بود  بعلت یکنواختی نحوه تبلیغات و دل زدگی مردم از سرو صداهای جیغ جیغ بلند گو و ماشین بر این تصمیم شدیم  که اقدامات موثرتری انجام گیرد لذا بلندگوهای سراسری در سطح شهر از ابتدای بلوار سپاه محله ناساگ  تا انتهای بلوار معلم محله برق روز در دستور کار قرار گرفت و بر روی  هر پایه های برق فشار قوی که بلندتر بود با کمک برادران شرکت برق که بعد از 28سال  امروز از این طریق نیز  تقدیر و قدر دانی میشود ، دو بلند گو نصب شد که جمعاً حدود 50 بلندگو درسطح شهر نصب و  با فشار یک دکمه راه اندازی می شد ، شاید سوال پیش آید که با امکانات ضعیف آنروز چطور چنین کاری ممکن بود ؟ جواب: اول خدا دوم نظر لطف شهداء سوم  نیت پاک برو بچه های جنگ ، اما نحوه کار : این همه بلند گو با دو آمپلی فایر که اولی در اطاق تبلیغات سپاه و دومی بعنوان رله کننده امواج در پایگاه مقاومت سید الشهداء (ع) قرارداشت که برای روشن کردن برق فاز و نول آن از هم جدا کرده که یک تک  سیم از پایگاه تا سپاه کشیده شده بود که برق نول و سیم دیگر از برق فاز مسجد تامین می شد که برق فاز همیشه وصل و برق نول با دکمه نصب در سپاه قطع و وصل می شد و شدت صدا  نیز بقدری زیاد بود  که اغلب اوقات موجب دلخوری مغازه داران می شد  که به تناسب موضوع تبلیغات،ولوم آن نیز کم و زیاد می شد که این نحوه کار تا چند سال بعد از جنگ نیز ادامه داشت و بالاخره در سحرگاه یک روز سرد تبلیغاتی حیات این خدمتگذاران خاتمه یافت  و بوقهای آن  نیز هنوز مورد استفاده است .  

واین هم نمونه ای ازصدها شیوه تبلیغاتی دشمن در جبهه

 

blog

  • حبیب الله فروزش